سلام کیهان یک کیلویی من :))))
الان که دارم برات مینویسم وارد هفته ی بیست و نهم جنینی شدی ، بزرگ شدی برای خودت مادر داری مردی میشی 😍
دلم برات تنگ شده و هر چیزی که بخوام بهت بگم تهش یه از بس دلم برات تنگ شده باید اضافه کنم . یعنی اصلا نمیدونم جز دلم برات تنگ شده چی باید بهت بگم پسر .
دلم برات تنگ شده و بی صبرانه منتظرتم . منتظرتم تا پا به دنیام بذاری تا منو روشن کنی از وجود خودت منو سبز کنی ، تا ریشه ی من بشی . رشد کنم با وجودت در کنارت .
کیهان قشنگ من هر چی برات بنویسم نمیتونه حسی که الان بهت دارمو ابراز کنه ، واژه ها نمیتونن بگن که چقدر دوست دارم که چقدر زندگی من شدی همه ی وجودم ، نفسام به نفست بنده پسرم . حال خوب و بدم وابسته شده به تو . تکون میخوری ، شیطونی میکنی خوبم .کافیه دوبار بگم کیهان یا دوبار با انگشت اشاره بزنم روی شکمم و تکون نخوری !!! به قول بابات واویلا میشه ، دنیا میشه جهنم برام . تکون خوردنات مثل اکسیژن برای زندگیم واجبه . منبع اکسیژن منی پسر .
الانم داری تکون میخوری نفس من .
عشق من
عمر من
چقدر دوست دارم من
چقدر امید به زندگیمی تو
چقدر میخوامت
نفسم برات میره
کیهان قشنگم ...
دعا کن برای مادر که این روزهای انتظار براش زود بگذره ، که چشم بهم بذارمو دی ماه شده باشه و تورو بغل بگیرم . میخوام انقدر بغل بگیرمت که بغلی بشی به باباتم گفتم . من اصلا بچه ی بغلی دوست دارم . میخوام لذت ببرم از نوزادیت از وقتی که میذاری سیر بغلت کنم . مگه من چندسال میتونم یه دل سیر تورو بغل بگیرم ؟ فوقش سه چهارسال . دیگه عمرا بذاری هر وقت دلم خواست ساعت ها بغلت کنم و ببوسمت و بوت کنم . پس باید نهایت استفاده رو از این دوران ببرم . انقدر بغلت کنم که دلم آروم بگیره که دلتنگی این نه ماه جنینیت دربیاد از سرم . من همش دل تنگتم کیهان .همه ی همش . هر ثانیه از زندگیم ...
دوست دارم بهترین و با استعداد ترین و باهوش ترین و مهربون ترین و خفن ترین و خوشگل ترین و جذاب ترین و نمکی ترین و همه چی تموم ترن پسر دنیا .
آخ که چقدر با تو خوشبختم من پسر با تو و در کنار پدرت ...
دوستون دارم خیلی