شبهای روشن نام مستعار توست

الان که دارم برات مینویسم ساعت سه و نیم بامداده و شما مدام با دستای کوچیک مشت کرده ات میکوبی به دیواره ی رحمم . البته اینکه با دست ضربه میزنی بیشتر شبیه یه فرضیه است . فرض بر اساس اینکه این چند وقت توی چه پوزیشنی بودی و وقتی ضربه هات کوتاهن و پشت هم یعنی با دستای زیبات به ثمر میرسونیشون . 

دلم برات تنگ شده و همین الان دستمو گذاشتم زیر شکمم درست همون جایی که داری مورد لطف خودت قرار میدی و بهت گفتم بخواب کیهان قشنگم من پیشتم ، من کنارتم تا وقتی که نفس میکشم . کنارم باش تا وقتی که نفس میکشم .

این روزا که وارد هفته ی ۳۱ شدم بیشتر از همیشه منتظرتم . همش خوابتو میبینم و اصلا دلم نمیخواد از خواب بیدار شم .

چقدر خوبه که توی خوابهای من پرسه میزنی پسر زیبا .

دلتتگتم و اینو بدون که تو مهربون ترین ، بخشنده ترین و باهوش ترین پسر دنیایی و همین طور مهم ترین پسر دنیا . مهم ترین و خفن ترین 

بخواب قشنگم در آرامش ، تموم دنیا برای توعه و منتظره تا پا به این دنیا بذاری تا غرق شکوه و عظمت بشه .

کیهان عزیزم من و پدرت و همه ی خانواده منتظرتیم . منتظرتیم تا دنیامون و زیباتر کنی .

قشنگ ترینم هنوز داری ضربه میزنی و من دور دستای کوچیکت بگردم . دور سرت بگردم .دور پاهات ، قلبت ، سلولات ، اصن اونجات بگردم مادر : )))

آرامش من ، تو سالم ترین ، پر نشاط ترین و پر شور ترین پسر دنیایی .چقدر خوشحالم که تو شکم منی که قراره تا دوماه دیگه مال من بشی 😍

دوست دارم شبهای روشن من 

مادر ِمهتابی

نگرانی تو بیهوده است

قلبت را میبوسم ...
Designed By Erfan Powered by Bayan